رها بهمنیرها بهمنی، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره

رها عشق مامان و بابا

رها بهمنی دختر اسفند ماهی من

بدون عنوان

سلام عشق کوچولوی مامان جون این روزها خیلی سرم شلوغه.خیلی ذهنم درگیره.خیلی داغونم و نه وقت کردم و نه حوصله داشتم که بیام و برات بنویسم.ببخشید جیگر من... تو رو گذاشتم مهدکودک.کنار دانشگاهه.یک کوچه بینمون فاصله هست و اینجوری خیلی آرومترم.گرچه انقدر این روزها شلوغم که وقت نمیکنم بیام بهت سر بزنم اما همین که نزدیکمی خیلی بهترم... همون مهد قبلیته فقط جاش عوض شد.ای بدک نیست .یعنی چاره ای ندارم جز این.... صبح ها خیلی گریه میکنی وقتی که میخوای ازم جدا شی.سیاه میشی.همش میگی : مامان جون،مامان جون بیا....دلم میلرزه.فدات شم اما راهی نداریم.... خیلی بهم وابسته شدی...دیگه حتی تو بغل بابات هم نمیری...همون قدر من هم به تو وابسته شدم .طاقت یک لحظه د...
31 شهريور 1392
1